هدف از این مقاله بررسی ویژگی های کودکان 3تا6 ساله در دوره آموزش و پرورش پیش از دبستان می باشد.
چکیده :
هدف از این مقاله بررسی ویژگی های کودکان 3تا6 ساله در دوره آموزش و پرورش پیش از دبستان می باشد. ما در این مقاله ابتدا بخشی از آخرین سخنرانی دکتر مونته سوری در هندوستان را میخوانیم سپس ضمن تشریح چند ویژگی روش مونته سوری در کار با کودکان پیش دبستانی، به بررسی و تشریح ویژگی های کودکان پیش دبستانی از بعد جسمی، عاطفی، ذهنی، اجتماعی و ... می پردازیم. در پایان چند مورد از مشکلات رفتاری کودکان در این دوره را مورد بررسی قرار داده و راه حل هایی را ارایه می نماییم.
مقدمه
هفت سال اول زندگی کودک، یعنی سنین پیش دبستانی، پایه و اساس شخصیت او را تشکیل می دهد و اگر این دوره آن گونه که پیامبر خدا فرمودند با عطوفت و مهرورزی همدلی و همراهی، غلیان و فوران احساسات خوشایند، محبت پذیری و اقتدار عاطفی کودکان همراه باشد، قوی ترین، سالم ترین و متعادل ترین ستون های تکوین شخصیت پی ریزی می شود و این قبیل بچه ها بیشترین آمادگی روانی و ذهنی را برای یادگیری (هفت سال دوم) می یابند و آمیزه ای از محبت پذیری و آموزش پذیری، آنان را برای دوره مشورت پذیری و رایزنی با بزرگ ترها (هفت سال سوم) آماده می کند.
از نظر مربیان این دوره می تواند مقدمه خوبی جهت آموزش مهارتهای ساده باشد. کنجکاوی زیاد و تقلید صریح از گفتار و کردار بزرگسالان توجه و دقت بیشتر والدین و مربیان را می طلبد. چرا که کودکان کوچکترین حرکات و رفتارهای بزرگسالان را مورد دقت قرار می دهند و به یک درک باطنی از الگوی بزرگسال خود و احساسات آنها نسبت به خود می رسند رفتارهای غیر اخلاقی و ناهنجار و یا برخوردهایی توأم با بی مهری و کم توجهی تأثیر نامطلوبی بر شخصیت کودک خواهد داشت.
بطور کل می توان گفت این دوره یکی از دوره های حساس زندگی کودک و مقدمه ای برای ورود به دنیایی بزرگتر است. دادن تکالیف بیش از توان کودک برقرار نمودن انضباطی خشک، سیادت را از کودک می گیرد اگر در این مرحله به فرمایش پیامبر اکرم (ص) کودک را بزرگ بشماریم و اجازه دهیم مطابق میل خود به تفریح و سرگرمی بپردازد در دوره های بعدی هم حتماً کودکانی اطاعت پذیر خواهیم داشت.
چند ویژگی روش مونته سوری در کار با کودکان پیش دبستانی
قبل از همه بخشی از آخرین سخنرانی دکتر مونته سوری در هندوستان را با هم میخوانیم: "هدف ما در این دوره، یافتن روش مستقیمتر برای ارایهی فرهنگی غنی تر به نسل های آینده بود. ما شما را متقاعد میکنیم فرهنگی که به جوانان ارایه میشود، کافی نیست، خیلی بیشتر از این ها می توان عرضه کرد.
به عبارت دیگر فرهنگ ارایه شده می تواند نوع وسیعتری باشد. تنها کافی است با سبکی دیگر ارایه شود و هدف ما هم همین است. ما به روشی تجربی در طی زمان آینده می توانیم به شما نشان دهیم چگونه این روش جدید بیشترین مزیت را برای اندیشه ی کودک دارد. این جریان نه تنها خسته کننده نیست، بلکه محرکی برای نیروهای روانی او است.
این تلاش چیست؟ تلاش یعنی صرف بیشتر انرژی روانی یا هر انرژی دیگر، تلاش یعنی تقلید و تمرین کردن استعدادها، بیش از آن چه فرد فکر میکند در حد توان اوست. تلاش یعنی حرکت فراتر از قدرت. هنگامی که کودک مانعی در فعالیت خود نمی بیند، آماده است خیلی بیشتر از آنچه انتظار داریم کار و فعالیت کند. زیرا با این تمرین فکری سخت است که خود را رشد میدهد و این رشد نه خستگی است، نه تنبلی و نه راحتی. فعالیت حیاتی رشد مداوم است و او هرگز خسته نمیشود. در هر حال، قانونی که برای تمام دورههای زمانی رشد صادق است این است که بیشترین تلاش از یک نیروی محرک آنی منشا میگیرد که به بیشترین میزان رغبت و انگیزه منتهی می شود. بنابراین باید هدف ما این باشد که این تلاش درونی را پرورش دهیم." ۲۹ مارس ۱۹۴۴
خود انضباطی یا آموزش انضباط درونی فرد
موضوع خود انضباطی، از موضوعهای پایهای آموزش زندگی عملی در روش مونته سوری است. این آموزش به کودک فرصت یادگیری بهتر و استفادهی بهتر از فرصتها برای هر گونه آموختهای را میدهد. مهمترین بخش آموزش، در خود انضباطی کودکان، تحریک حس درونی آنها برای اندیشیدن دربارهی نوع عمل کردشان است.
برای کودکان باید مشخص شود دلیل انضباط چیست و چرا آنان باید هر کاری را با برنامه و آرامش خاص انجام دهند. کودکان باید متوجه شوند بینظمی، جنجال و نداشتن برنامه ریزی چه ضررهایی به آن ها می رساند. پایه ریزی انضباطی در کودک سبب میشود اعتماد به نفس خود او افزایش یابد. قدرت تفکر او تقویت شده و مهمتر از همه این که کودک زودتر به هدف از پیش تعیین شدهی خود برسد .
این امر سبب خود تشویقی او شده و لذت کارش را چندین برابر میکند، زیرا سرعت عمل او به دلیل برنامه ریزی قبلی بیشتر بوده است. کودک با آموختن انضباط درونی، پی میبرد خودش باشد نه یک عروسکی که بزرگترها برای او تصمیم میگیرند. او می آموزد سکوت کند و در فرصت سکوت دربارهی دیگران فکر کند و انتخابگر باشد.
او می آموزد حقوقی دارد و باید به آن احترام گذاشته شود دیگران نیز دارای حقوقی هستند که برای او قابل احترام است. او یاد می گیرد می تواند مستقل عمل کند. هر چند در بسیاری اوقات گروه میتواند کمک خوبی برای پیشبرد اهدافش باشد، این اوست که انتخاب می کند تنها کار کند و یا با دیگران. این امر سبب می شود کودک احساس شخصیت کند و به بزرگترهای خود احترام بگذارد. هم چنان که به کوچکترها اهمیت می دهد و در صورت لزوم راهنمای آنهاست. او می داند اگر گروهش شکست بخورد، خودش هم شکست خورده است.
کودکان در کلاسهای مونته سوری با احساس صمیمیتی که در جو موجود است، تلاش میکنند سلامت جامعهی کوچک خود را حفظ و در افزایش آن بکوشند. تمامی این اتفاق ها نیازمند هدایت اولیهی کودکان به وسیلهی مربی آشنا به روش و علوم مونته سوری است.
این مربی با توانایی خاص خود و با پایه ریزی مناسب یکی دو ماه ابتدای سال قادر خواهد بود بقیهی سال را با آرامش کامل همراه کودکان و بدون دغدغهی فکری سپری کند و در پایان سال بازدهی عملی بسیار خوبی داشته باشد. وقتی کودک لذت انضباط در هر کاری را درک کند، بسیار راحت می تواند پذیرای آن شود. یک مربی می تواند به جای تهدید کوکان و رفتار دیکتاتورانه با کودکان، به گونهای برخورد کند که کودک برای تغییر رفتار خود تشویق و ترغیب شود.
همهی انسانها کمال گرا هستند و از زیبایی خود لذت میبرند. کودکان هم این لذت را تجربه میکنند. برای مثال اگر کودکی با چهرهای ژولیده و بی نظم به کلاس بیاید، مربی میتواند به جای تهدید او به گونه ای رفتار کند که کودک ترغیب به انضباط شود. برای این کار مربی می تواند در آینه نگاه کند و درباره آرایش و دندان خود حرف بزند. در این صورت کودک هم که دوست ندارد خود را ژولیده و نامنظم ببیند، تلاش میکند تا مشکل را حل کند. به این ترتیب کودک خود معلم خود می شود، برای خود برنامه ریزی کرده و به آن عمل می کند و از عمل خود لذت می برد.
این خود تشویقی بالاترین جایزهی اوست و سبب میشود کودک به دنبال لذت دیگری بگردد. مربی در بحث خود انضباطی نباید کودکان را با هم مقایسه کند و یا کودکی را وادار به کاری کند یا از قبل برای او برنامه ای بریزد و به او تحمیل کند، بلکه او باید آن قدر علم و توانایی داشته باشد تا با سیاستی عمیق، زیبایی و لزوم این انضباط را به کودک بفهماند. بدین ترتیب، کودک خود برای انجام عمل ترغیب میشود. این اتفاق با نوازش کودکان و همراه کردن آنان در مسیر دلخواه روی میدهد.
اشتیاق ذاتی کودکان برای یادگیری با فرصت دادن برای به کارگیری فعالیت های اختیاری و غیر اختیاری و با راهنمایی مربی آموزش دیده تشویق میشود. کودکان در حین کار، قدرت تمرکز خود را تقویت میکنند و احساس خوش آیندی از حس خود انضباطی خویش به دست می آورند. در چارچوب این امر کودکان گامهای خود را متناسب با فعالیتهای خود گسترش میدهند.
تغییر شکل و دگرگونی کودکان از تولد تا بزرگسالی به وسیلهی طرحهای پیش رفته اتفاق میافتد. فعالیتهای مونته سوری برای پذیرش تغییرات شخصی و علایق کودک، تغییراتی در نقطه نظرها و عادت های روزمره داده است. مونته سوریها عقیده دارند کودکان تا قبل از ۶ سالگی کاوش گران حسی هستند که نیروی درک خود را به وسیله ی فراگیری محیط و فرهنگ بنا می کنند. کودکان در این دوره آن چه را دکتر مونته سوری به نام ذهن جذاب نامیده است نشان میدهند. این نوع ذهن توانایی بی نظیر، اما ناپایداری دارد که همه ی جنبههای فیزیکی و معنوی محیطی را جذب میکند. او این عمل را بدون تلاش یا خستگی انجام میدهد. کودک به دلیل کمک به خودسازی به کارهای شخصی تشویق می شود.
دنبال کردن تواناییهای کودکان آنان را برای تفکر با نظم و ترتیب و به نمایش گذاشتن خود یاری می دهد. مونته سوری دریافت، همهی کودکان در گذر از دوران رشد حواس پنج گانه خود، نوساناتی را تجربه می کنند.
قیاس و تضاد در روش مونته سوری و روش سنتی
کودکان در روش مونته سوری می آموزند به شکل گروهی و مستقل فعالیت کنند. آن ها به دلیل تشویق در تصمیم گیری از دوران اولیه ی کودکی قادرند بسیاری از مشکلات و مسایل خود را حل کنند. در عین حال این کودکان حق انتخاب ویژه برای ارایه ی فعالیت و مدیریت زمان دارند. آن ها تشویق می شوند ایده ها را تغییر دهند و با دیگران آزادانه گفت و گو کنند. مهارت آنان در شریک شدن سبب هماهنگی شان با روش های جدید می شود. برنامه های مونته سوری بر پایه ی خود محوری است، نه فعالیت های رقابتی. کمک به توسعه تقویت ذهنی و اعتماد در قالب و تغییر دیدگاه های مثبت در مقایسه ی روش مونته سوری با سایر روشها ملموس است.
زندگانی عملی
تجربههای زندگی عملی به کودک مراقبت از خود، دیگران و میحط را می فهماند. فعالیت ها شامل عملیاتی است که کودکان به عنوان بخشی از زندگی روزانه در خانه انجام می دهند. مانند شست و شو، اتو کردن، ظرف شویی، تزیین گل ها و غیره. عناصر و عوامل که سبب آمیزش بشر با دیگران می شود، با مهربانی و فروتنی معرفی شده و به وسیله ی همین فعالیت ها کودکان هم کاری جسمانی را گسترش می دهند و قادر به حرکت می شوند. بدین ترتیب آن ها به کاوش محیط می پردازند.
کودکان فعالیت ها را از آغاز تا پایان آموخته و پی گیری و اراده ی خود را در کار گسترش می دهند. این اتفاق در تعریف مونته سوری به عنوان خمیری مایه ی حرکت نیروی درک مطرح است. مواد و اجسام حسی به عنوان ابزاری برای پشرفت محسوب میشود.
کودکان شناخت و ادراک سودمندی را دنبال میکنند و نظم و دسته بندی ادراک را می آموزند. آن ها این اتفاق را به وسیله ی لمس کردن، دیدن، بوییدن، چشیدن، شنیدن و جست و جوی استعدادهای خاص فیزیکی محیط انجام می دهند که به وسیله ی مواد و اجسام طراحی شده ی خاص قابل انجام است. زبان زبان مساله ی حیاتی بشر است.
محیط مونته سوری فرصت های خوبی را برای زبان شناسی جامع و غنی آماده کرده است. زمانی که کودکان وارد کلاس میشوند، به آنان به وسیلهی ساده ترین راه ممکن، شانس غنی سازی که در دوران کوتاه زندگی شان آموخته اند، داده می شود.
این آموزش با ظرافت و زیبایی خاص خود انجام می گیرد. آنها در این روش با توجه به استعدادهای خاص خود در آموختن، به کشف و جست و جو می پردازند. نوشتن را در صورتی که خسته کننده نباشد، می آموزند. نتیجهی این کار خواندن است. کودکان هرگز روزی را که نمی توانستند بخوانند و بنویسند، به خاطر نمیآورند.
گسترش فرهنگ علومی چون تاریخ، زیست شناسی، گیاه شناسی، جانور شناسی، هنر و موسیقی به عنوان گسترش دهندهی فعالیتهای زبانی و حسی کاربرد دارند. کودکان دربارهی دیگر فرهنگهای گذشته و حال مطالعه میکنند. این موضوع به آن ها احترام به خود و عشق به محیط را می آموزد. آن ها حس هم کاری و انسجام با خانوادهی بشری جهان و سرزمین را خلق میکنند. تجربه ها در طبیعت همراه با مواد موجود در آن، احترام به زندگی را بر می انگیزد. تاریخ برای کودکان به وسیله ی هنر و موسیقی قابل تداعی است.
خصوصیات کودکان ۶-۳ سال (پیش دبستانی) خصوصيات جسماني:
1)-كودكان اين گروه افرادي هستند پر جنب وجوش ،داراي ماهيچه هاي بزرگ ،رشد كنترل بدني خوب و با انرژي فراوان.
2)-ماهيچه هاي بزرگ رشد يافته تر از ماهيچه هاي انگشتان ودستهاي آنهاست. 3)-تمركزبر اشيا ءكوچك برايشان مشكل است.
4)-استخوان هاي محافظ مغز هنوز نرم هستند.
5)-پسر ها در عين رشد جسماني بيشتر و جثه بزرگتر در مورد كاركردن با چيز هاي كوچك ديرتر از دختر ها به مهارت مي رسند.
6)-اغلب عادت به استفاده از يك دست( 90درصددست راست )را دارند.
7)-نمي توانند به مدت طولاني ساكت وآرام بنشينند.
خصوصیات اجتماعی:
1-بيشتر كودكان يك يا دو دوست بسار نزديك دارند،ولي اين د وستي ها به سرعت تغيير مي كند.
2)-گروه هاي بازي معمولا كوچك است وسازماندهي چنداني ندارد وبه سرعت تغيير مي كند.
3)-نزاع زياد اتفاق مي افتد ولي معمولا كوتاه است وبه سرعت فراموش مي شود. 4)-بازي هاي نمايشي را دوست دارند و تحت تاثير نمايش ها و برنامه هاي تلويزيوني قرار مي گيرند.
5)آگاهي از نقش جنسي به تدريج در اين دوران سني آغاز مي شودومعمولا كودكان اين دوره آماده الگو پذيري از نقش هاي اجتماعي مربوط به جنس خود هستند. 6)كودك بيشتر دوست دارد كه با ديگران ارتباط برقرار كند و ميل زيادي به همكاري دارد .
خصوصیات عاطفی
1.عواطف خود را آزادانه و آشكارا ابراز مي كنند.
2.كودكان به علت روبرو شدن با موقعيت هاي بسياري كه بسشتر آنها نيز تازگي دارد و نيز به دليل قوه تخيل فعال ممكن است ترسهاي زيادي داشته باشند.
3.حسادت دربين آنها تقريبا عادي است.
4.لكنت زبان بين كودكان بسيار شايع است.
خصوصیات ذهنی
1.خود مداري از ويژگي هاي اين دوره مي باشدكه به علت خود مداري كودك قادر به درك ديد گاه ديگران نيست.
2.مهارت كاملي در زبان دارند.
3.قدرت تخيل و خلا قيت به اوج مي رسد.
4.رشد گويايي در اين دوره بسيار سريع است .
5.سخن گويي كودك از نظر محتوا به دو صورت تكلم خود مدار وتكلم اجتمايي شده انجام مي شود .
خصوصیات اخلاقی
از نظر پياژه و كلبرگ كودكان پيش دبستاني هيچ گاه در قضاوت هاي اخلاقي خود نيت افراد را در نظر نمي گيرند بلكه بر اساس نتيجه ظاهري هر عمل قضاوت مي كنند. بررسی دیدگاه های مختلف راجع به ویژگی های کودکان پیش دبستانی
مراحل رشد شناختي در نظر پياژه :
پياژه مي گويد كه رشد شناختي آدمي در جريان مرا حلي بوجود مي آيدكه از نظر كيفيت با يكديگر متفاوت است ودر عين حال يكي بر ديگري بنا شده است .هر يك از اين مراحل ساخت وعملكرد ويژه اي دارد كه در تمام كودكان همانند است.
پیامد های آموزشی دیدگاه پیاژه
بنابر اين نظريه مي توان گفت برخورد با چنين كودكاني نيازمند حوصله و علاقه فراوان است ولازم است معلم به خوبي به صحبت هاي انها گوش دهد.
مراحل رشد از نظر برونر
مراحلي كه برونر در رشد ذهني پيشنهاد مي كند با دوره هاي مد نظر پياژه (حسي-حركتي ،عمليات عيني وعمليات ذهني )معادل است. برونر معتقد است كه مراحل رشد ذهني كودك با سن او ارتباط چنداني ندارد.
برونر مي گويد كه كودك در هر مرحله از رشد ،محيط پيرامون خود را به صورت خاصي مي بيند و جهان را به گونه خاصي تفسير مي كند. پیامد های آموزشی مطالعات برونر با توجه به اين ديدگاه معلم از روش هاي توام با بازي و آرامش استفاده مي كند و همچنين بايد نياز كودكان كودكستاني به تشويق فوري را تشخيص دهدو جو آرام و آزادي را براي آنها در كلاس بوجود آورد.
مراحل رشد در نظریه اریکسون
بر پايه نظريه اريكسون ،رشد شخصيت وهويت آدمي در هشت مرحله صورت مي گيرد .اگر چه وي معتقد است كه اين هشت مرحله ،جهان شمول وشامل همه افراد است ،به نظر اوتفاوت هاي خانوادگي اجتماعي و فرهنگي در چگونگي برخورد هر فرد با مسائل در هر مرحله و همچنين حل آنها تاثير بسياري مي گذارد.
پیامد های آموزشی مطالعات اریکسون
بنابر اين نظريه ،معلمان دوره قبل از دبستان بايد به دانش آموزان اجازه دهند تا به تجارب آزادي كه باعث رشد استقلال آنها مي شود بپردازند ولي راهنمايي هايي نيز فراهم كنند تا امكان ايجاد دودلي و ترديد از بين برود.
تفكر كودك پيش دبستاني شما چه ويژگيهايي دارد؟
ـ تفكر عيني:
كودك در سنين4، 3 يا 5 سالگي معمولاً داراي تفكر عيني است. يعني اين كه وي آنچه را ميتواند لمس، مشاهده و تجربه كند به سادگي درك ميكند. بنابراين اگر موضوعي انتزاعي را برايش شرح ميدهيد بايد آن را با مثالهايي عيني در باره تجربيات ملموس زندگي او همراه كنيد. مثلاً اگر در باره ضرورت رعايت بهداشت و نحوه بروز بيماري در اثر فعاليت ميكروبي برايش توضيح ميدهيد بهتر است از كتاب يا كارتون با نقاشيها و تصاوير كارتوني از ميكروب استفاده كنيد و حرفهايتان را با تصاوير عيني و ملموس همراه سازيد.
ـ تفكر سحرآميز:
كودك در اين سنين فكر ميكند كه اعمال، آرزوها و احساساتش بر حوادث و وقايع اطراف تأثير ميگذارد. علي كودك 4 ساله ممكن است تصور كند كه بيماري خواهر كوچكتري سارا (ابتلا به گاستروآنتريت) به علت آرزوي وي «كاش سارا اصلاً وجود نداشت» شكل گرفته است. اگر علي خود /ب شود ممكن است فكر كند به علت رفتار بدي كه با شما داشتهف تنبيه شده است، بنابراين در گفتگو با كودكان در اين سنين حتماً بايد از برداشت و درك آنان از وقايع اطرافشان به ويژه در موارد خاص مانند بيماري كودك يا وجود بيماري در اعضاي خانواده از آنان سولا كنيد و تا حد ممكن، تفكرات غيرمنطقي آنان راكه ميتواند موجب احساس گناه يا اضطراب آنها شود اصلاح سازيد. ـ خود محوري:
- كودك در سنين پيش دبستاني، تفكر خود محور دارد. وي تصور ميكند كه مركز دنيا است و همه حوادث و اتفاقات در جهان براي او رخمي دهند مثلاً زماني كه به علي گفته ميشود آرامتر بازي كند تا برادر بزرگش بتواند درس بخواند، وي قادر نيست خود را به جاي برادرش تجسم كند و رفتارش را به خاطر او تغيير دهد. نه بدين علت كه وي خودخواه است، بلكه به اين علت كه توانايي شناختي لازم براي اين كار را پيدا نكرده است تا دريابد هر تجربهاي در ديگران چه احساسي به وجود ميآورد. او تنها دنيا را از زاويه ديد خود مينگرد.
ـ زنده پنداري:
كودك در سنين پيش دبستاني، ويژگيهاي انساني را به اشياي بي جان نسبت ميدهد. بنابراين زماني كه علي در هنگام دويدن، با ميز برخورد ميكند و به زمين ميخورد ممكن است بگويد اين ميز است كه عمداً مجب زمين خوردن وي شده است.
ـ درك زمان:
كودك پيش دبستاين نميتواند طول مدت زمان را دقيقاً درك كند. وي زمان را در ارتباط با برنامه روزانه اش درك ميكند، بنابراين وقتي ميخواهيد زمان انجام كاري را به او يادآوري كنيد نياز دارد كه آن را در رابطه با كارهاي روزانه بيان كنيد: مثلاً «وقتي پدر از سركار برگردد، به پارك ميرويم» كودك مفاهمي زمان گذشته، حال و آينده را درك ميكند مثلاً ممكن است جملات «وقتي بزرگ شدم» يا «وقتي خيلي كوچك بودم» را به كار ببرد ولي براي درك دقيق تر زمان و دروههاي زماني طولاني نياز به كمك دارد. مثلاً براي اينكه به وي نشان دهيد 10 روز ديگر به مسافرت خواهيد رفت، ميتوانيد از يك تقويم بزرگ استفاده كنيد و گذشت هر روز را با يك علامت مشخص كنيد.
خصوصیات و رفتارهای تغذیه ای در کودکان پیش دبستانی
در دوره پیش دبستانی، کودک به سرعت مهارت های مختلفی کسب می کند. یک کودک یک ساله بیشتر از انگشتان خود برای غذا خوردن استفاده می کند و ممکن است برای نگه داشتن لیوان نیاز به کمک داشته باشد.
در سن دو سالگی او خواهد توانست لیوان را با یک دست نگه دارد و یا قاشق را به خوبی به کار ببرد، اگر چه هنوز هم گاه به گاه استفاده از دستهایش را به استفاده از قاشق ترجیح می دهد. در سن 6 سالگی کودک اعمال ظریف را به خوبی انجام می دهد و می تواند از کارد برای مالیدن کره و پنیر بر روی نان یا برای بریدن غذاها استفاده کند.
بنابراین در دوران پیش دبستانی ممکن است کودک به کرات غذاها را بر روی زمین یا لباس خود بریزد و یا با دستهای خود غذا بخورد اما این رفتارها بخشی از سیر تکامل طبیعی او محسوب میشوند. همانطور که قبلا هم گفته شد در این دوران به علت کندتر شدن رشد کودک، اشتهای او نیز کاهش می یابدکه این مسئله ممکن است باعث نگرانی والدین گردد اما در حقیقت بخشی از سیر تکامل کودک پیش دبستانی محسوب میشود.
در این سن توجه کودک به غذا کاهش، ولی توجه او به محیط اطراف افزایش می یابد. کودک پیش دبستانی گاهی از خوردن غذاهایی که قبلا به آنها علاقه داشته است امتناع می کند و گاهی تمایل دارد که یک غذای خاص را در هر وعده غذا بخورد که به آن (food jags) می گویند.
این رفتارها ممکن است نشانه خستگی از مصرف غذاهای همیشگی و یا ابزاری برای آزمودن احساس عدم وابستگی باشد. این احساس به تدریج در کودک پیدا می شود.
چالشها و مشكلات رفتاري كودك پيش دبستاني و راه حلها مشكلات رفتاري شايع كودكان
الف ـ دروغگويي:
دروغگويي يكي از رفتارهاي شايع كودكان است كه اغلب والدين را خيلي ناراحت ميكند. دروغگويي كودكان معمولاً سه دليل عمده دارد:
1ـ كودك واقعيت و خيال را در هم ميآميزد و گاه تصورات خود را كاملاً واقعي ميپندارد. معمولاً تا 6 يا 7 سالگي، توانايي كودك براي افتراق وقايع واقعي از خيالي، كامل نشده است.
2ـ كودك به نوعي تفكر آرزومندانه پسرفت كرده است و بدين طريق با يك واقعيت غيرقابل تحمل انطباق مييابد. مثلا كودكي كه پدرش وي را ترك كرده است ممكن است داستانهايي در باره اين كه پدرش شماره تلفن وي را نميداند بسازد. گاهي كودك با چنان شدتي خواستار اين آروزها است كه خود نيز باوز ميكند آن چيز را به دست خواهد آورد. مثلاً «من دوست دارم يك دوچرخه داشته باشم» ممكن است است به «من براي تولدم يك دوچرخه هديه ميگيرم» تبدل شود.
3ـ كودك به منظور فرار از تنبيه يا انعتقاد دروغ ميگويد. وي ممكن است بداند آنچه كه ميگويد حقيقت ندارد ولي بتدريج خودش هم بخشهايي از آن را باور ميكند گاهي اوقات كودكان با هوشتر بيشتر به دروغگويي پناه ميبرند تا تاييد والدين را از دست ندهند و از عواقب كار خود فرار كنند.
توصيههاي زير در برخورد با دروغگويي ميتوانند كمك كننده باشند:
ـ در مواجهه با كودكي كه دروغ گفته است آرامش خود را حفظ كنيد و سعي كنيد آرام بمانيد.
ـ به كودك لقب دروغگو ندهيد. كار او را از شخصيت وي افتراق دهيد.
ـ سعي كنيد نوع دروغ كودك را تعيين كنيد و بسته به آن واكنش مناسب نشان دهيد. ـ اگر كودك دروغي نشاي از خيالات خود ميگويد به او كمك كنيد تفاوت بين واقعيت و خيال را دريابد. با وي طوري رفتار نكنيد كه احساس كند كار اشتباهي كرده است.
ـ اگر كودك با موقعيتي دشوار روبرو سات و آرزوهايش را به عنوان واقعيت بيان ميكند وي را تشويق كنيد كه به جاي اين كار به بيان احساساتش بپردازد و از ديگران براي حل مشكلات كمك بخواهد.
ـ اگر كودك براي فرار از پيامد كار اشتباهش دروغ بگوييد بهتر است به جاي واكنش شديد نسبت به دروغ گفتن، در باره كار اشتباه او و علت بد بودن كارش با وي صحبت كنيد.
ـ زماني كه ميدانيد كودك كار بدي كرده است خود را درگير بحث با وي براي اعتراف گرفتن نكنيد. مثلاً اگر كودك كيك تولدي را كه پخته ايد بي اجازه خورده است و آثار شكلات روي كيك را در اطراف دهانش ميبينيد به جاي اينكه بپرسيد «آيا تو كيك را خورده اي؟» و او به دروغ «نه» بگويد، وي را جلوي آينه ببريد و بگوييد «كيك خورده شده و به صورت تو شكلات آن چسبيده است. من از تو خواسته بودم به كيك بدون اجازه دست نزني». در اين صورت موضوع صحبت به جاي دروغگويي كودك بهپيروي از قوانين باز ميگردد.
ـ به خاطر داشته باشيد كودك را هم با گفتار و هم رفتارتان به راستگويي تشويق كنيد. شما بهترين الگوي فرزندتان هستيد.
ب ـ استفاده از كلمات نامناسب و زشت، جواب پس دادن: تقريباً تمام كودكان در سنين پيش دبستاني گاه از كلمات نامناسب استفاده ميكنند. گاهي آنان كلماتي زشت به زبان ميآورند كه باعث شرمندگي والدين ميشود.
دليل روشن به كارگيري اين كلمات، شنيدن آنها در منزل يا مهدكودك يا محيطهاي ديگر است. زماني كه كودك از اين عبارات استفاده ميكند معمولاً با توجه شديد و واكنش بيش از حد والدين روبرو ميشود كه باعث تكرار بيشتر اين كلمات خواهد شد.
راهكارهاي زير ميتوانند در برخورد با اين رفتار كودك كمك كننده باشند:
ـ اگر كودك براي اولين بار از اين كلمات استفاده ميكند بهتر است معناي آن را از كودك بپرسيد. اگر وي بتواند معني كلمه را بگويد برايش توضيح دهيد كه اين كلمه ديگران را ناراحت ميكند و نبايد در خانه استفاده شود.
ـ در صورت تكرار، در مراحل اول آرام ماندن و ناديده گرفتن اين عبارات و دور نگهداشتن كودك از محيطهايي كه در آنها چنين كلماتي استفاده ميشود بهترين روش برخورد است.
ـ اگر با وجود ناديده گرفتن اين رفتار ادامه يابد با آن مشابه ديگر كارهاي نامطلوب كودك برخورد كنيد و از شيوههاي تنبيهي مناسب مانند منزوي سازي يا محروم كردن بهره گيريد.
ـ به كودك كلماتي بياموزيد كه بتواند احساس ناكامي و ناراحتي خود را به صورت مودبانه ابراز كند.
ـ برخورد مودبانه و به كارگيري مناسب كلمات را توسط كودك تشويق نماييد. جواب پس دادن اغلب شيوهاي براي نشان دادن نافرماني و لجبازي كودك و نشانهاي از تكامل كودك براي به دست آوردن استقلال است. تنشهاي زندگي روز مره مانند به دنيا آمدن كودك ديگر يا تغيير منزل ممكن است اين رفتارها را تشديد كند.
در مواجهه با اين مشكل توصيههاي زير را به كار گيريد.
ـ به خاطر داشته باشيد كودكان پيش دبستاني نياز به ابراز وجود و احساسات خود دارند. بنابراين اجازه ابراز نظر به صورت مودبانه را به آنان بدهيد.
ـ سعي كنيد انتظارات خود را با توانايي كودك تطبيق دهيد. ـ در صورت نافرماني و بي ادبي كودك در پاسخ دادن، از روشهاي تنبيهي مناسب استفاده كنيد.
ـ رفتارهاي مناسب وي را تشويق كنيد.
ج ـ دزدي:
تا سن سه سالگي بيشتر كودكان معناي دزدي را درك نميكنند و حداقل يك سال ديگر طول ميكشد تا آنها مفهوم مال من و مال تو را در يابند.
اگر كودك وسايل ديگران را بدون اجازه بر ميدارد راهكارهاي زير را به كار بريد:
ـ آرامش خود را حفظ كنيد و واكنش بيش از حد نشان ندهيد.
ـ براي وي توضيح دهيد كه چيزهايي كه متعلق به ديگران است نبايد براي خود بردارد. ـ به كودك بگوييد صاحب آن شيئي براي از دست دادن آن، غمگين و ناراحت ميشود. ـ مطمئن شويد كه وي شيئي موردنظر را به صاحبش برگردانده و عذرخواهي كند.
ـ به خاطر داشته باشيد با اين كه كودك ممكن است بداند دزدي كار بدي است چون ديگران به وي چنين گفتهاند تا سن 7 ـ 6 سالگي ممكن است بدرستي علت بد بودن اين كار را درك نكرده و در باره آن احساس گناه نكند.
ـ در صورتي كه اين مشكل به صورت مكرر و مزمن رخ دهد حتماً با يك مشاور يا روانپزشك كودك مشورت كنيد.
د ـ پرخاشگري و حملات بدخلقي (قشقرق)
پرخاشگري كودكان علل مختلفي دارد. كودكان كوچكتر ممكن است به علت اين كه نميدانند احساسات ناخوشايند خود مانند خشم و ناكامي را چگونه با كلمات ابرا كنند به پرخاشگري روي آورند. صحبت با كودكان و كمك به آنان براي بيابن احساساتشان بدون پرخاشگري در اين موارد مفيد است.
كودك ممكن است شاهد دعوا و پرخاشگري والدين يا ديگر اعضاي خانواده باشد و از اين رفتارها الگو برداري كند. بنابراين كنترل محيط منزل، عدم به كار گيري پرخاشگري در روابط بين فردي اعضاي خانواده و همچنين نظارت بر برنامههاي تلويزيوني كه كودك مشاهده ميكند ميتواند اين اثرات را تا حد ممكن كاهش دهد. گاهي به مرور زمان كودك ياد ميگيرد كه با بد خلقي و پرخاشگري ميتواند به آنچه ميخواهد دست يابد.
اگر والدين در برابر داد و فرياد يا پرخاشگري وي تسليم شوند او در مييابد اين رفتار راهي براي گرفتن آنچه ميخواهد از بزرگسالان است. بعضي كودكان با فرد خاصي مانند مادر يا مادر بزرگ بيشتر اين رفتارها را نشان ميدهند تا با ديگر اعضاي خانواده. اين موضوع اهميت برخورد يكسان و يكنواخت همه بزرگسالان در خانواده و اطراف كودك را نشان ميدهد. اگر كودك در يابد كه هر وقت و هر كجا پرخاشگري كند پيامد يكساني متحمل ميشود چنين رفتاري قطعاً كاهش مييابد.
بنابراين عليرغم علت پرخاشگري و بدخلقي كودك رعايت بعضي اصول ميتواند موجب كاهش اين رفتارها شود:
ـ در انتظارات خود از كودك و به كارگيري روشهاي تربيتي در زمانها، مكانها و توسط افراد مختلف مانند مادر، پدر، مادربزرگ و... تا حد ممكن يكنواخت عمل كنيد. قابل پيشبيني بودن پيامد يك رفتار به كودك احساس امنيت ميدهد و وي را از سر درگمي ميرهاند و مشكلات رفتاري وي را كاهش ميدهد.
ـ قوانين را به صورت روشن به كودك بگوييد. او بايد بداند احساس خشم و ناكامي طبيعي است ولي مرزهايي براي شيوه ابراز آن وجود دارد مثلاً زدن ديگران ممنوع است.
ـ در صورت پرخاشگري كودك از روشهاي تنبيهي مناسب مانند منزوي سازي استفاده كنيد.
ـ بر اثر بدخلقي و قشقرق كودك تسليم خواستههاي غيرمنطقي او نشويد. اين رفتار كودك را ناديده بگيريد. (در عين حال ايمني كودك را در نظر داشته باشيد. اگر وي به كار خطرناكي دست زد بلافاصله بايد مداخل كنيد).
ـ تلاش كودك براي ابراز مناسب احساسات ناخوشايند مثل خشم را تشويق كنيد.
ـ موقعيتهايي كه كودك بيشتر دچار بدخلقي و پرخاشگري ميشود مانند زماني كه خسته، گرسنه يا خواب آلود است را شناسايي كرده، توجه به نيازهاي جسماني و روانشناختي كودك را در برنامه ريزيهاي روزانه خود در اولويت قرار دهيد.
ه ـ رقابت بين خواهر و برادرها رقابت و حسادت بين خواهر و برادرها از شايعترين مشكلات والدين محسوب ميشود. اين موضوع پديدهاي عالمگير است و پدر و مادر را بيش از هر كس ديگر دچار احساس ناكامي و نگراني ميكند. گرچه بسياري از كتابها توصيه ميكنند كه خواهر و برادرها را به حال خود گذاشته، در دعوا و درگيري آنها دخالت نكنيم، بعضي از بزرگسالان خاطراتي از بدرفتاري خواهر يا برادر خود در دوران كودكي بدون دخالتي زا سوي والدين به ياد دارند كه بسيار برايشان رنج آور است. بنابراين اين با وجود طبيعي بودن رقابت بين خواهر و برادرها نظارت والدين بر شيوه تعامل و ارتباط فرزندان با هم اهميت بسزا دارد.
توصيههاي زير در برخورد با رقابت و حسادت خواهر و برادرها كمك كننده هستند:
ـ اطمينان يابيد كه هيچ يك از فرزندان توسط خواهر يا برادر خود مورد سوء رفتار كلامي، جسماني يا جنسي قرار نميگيرد. قانوني در خانه برقرار كنيد كه خشونت از هر نوع نسبت به ديگران را ممنوع كند.
ـ از لقب دادن به كودكان پرهيز كنيد. حتي لقبهاي خوب مانند هنرمند يا ورزشكار ميتواند برانگيزاننده حسادت ديگر فرزندن شود و كودك را براي حفظ اين لقب دچار اضطراب و ناكامي نمايد.
ـ با كودكان طوري رفتار كنيد كه بفهمند هر يك داراي ويژگيهاي منحصر به فردي هستند كه با ديگران متفاوت است. آنان را به صورتي غير منصفانه با هم مقايسه نكنيد.
ـ علاوه بر زماني كه با همه فرزندان ميگذرانيد با هر يك از آنان زماني جداگانه هر چند اندك صرف كنيد.
ـ بپذيريد كه رقابت بين خواهر و برادرها طبيعي است. همه گاهي نسبت به خواهر يا برادر خود احساس خشم مينمايند در حاليكه بيشتر آنها در برابر افراد خارج از خانواده از يكديگر حمايت ميكنند.
ـ به خبرچيني كودكان پاداش ندهيد و هميشه جانب يك فرزند را نگيريد. در صورت دعواي خواهر و برادرها: ـ حتيالامكان اجازه دهيد خود آن را تمام كنند.
ـ اگر يكي يا هر دو بسيار عصباي و ناراحت هستند دخالت كنيد. آنها را از هم جدا كرده و كودكي را كه آسيب ديده يا ناراحت است آرام كنيد.
ـ طرف هيچ يك را نگيريد مگر آن كه آنچه رخ داده ديده باشيد. ـ هر دو كودك را تشويق كنيد تا در باره احساسات خود و آنچه رخ داده صحبت كنند و از آنها بخواهيد فكر كنند چگونه ميتوانند اختلافشان را بدون دعوا و درگيري حل كنند.
نتیجه گیری
1.در برنامه آمادگي قبل از دبستان آموزش مهارتهاي زير بايد مد نظر قرار بگيرد: -حركتي -كلامي -شناخت رنگها،شكلها،بافتها،اندازه ها
2.در اين سن اهميت استفاده از بازي و بهره گيري از وسايل مناسب بازي براي كودكان مورد توجه است.
3.مشاجره ها مباحثه ها و گفتگوها بين شاگردان و يا بين آنها و معلمانشان مي تواند منشاءيادگيري و پيشرفت باشد.
● سخن آخر و ارائه پیشنهادات
- عدهای از والدین متأسفانه به تصور اینکه فرستادن فرزندان به مراکز پیشدبستانی باعث تنفر و زدگی آنها در سالهای بعد میشود از فرستادن فرزند خود به مراکز پیشدبستانی امتناع میکنند، باید گفت که این تصور اصلا و ابدا مبنای علمی نداشته و تا کنون هم در هیچ جای دنیا چنین چیزی مطرح نبوده و به اثبات هم نرسیده است. بلکه بالعکس فرستادن کودکان به چنین مراکزی نه تنها باعث تنفر و زدگی نخواهد شد بلکه آنها را آماده ورود به مراحل بعدی آموزش نیز خواهد نمود.
- از آنجایی که تربیت اجتماعی مطلوب و سازگاری با گروههای اجتماعی در تنهایی و بدون فراهم شدن فرصتهای مناسب صورت نمیگیرد، این فرصتها هر قدر زودتر برای کودک فراهم گردد رشد اجتماعی او سهلتر خواهد شد از این رو جدا شدن کودک از محیط کوچک خانه،ميگناirروی آوردن به محیط وسیعی است که هسته مرکزی آن را گروه همبازیها و همسالان تشکیل میدهند. بخصوص که با ورود به این دنیای جدید بر دامنه مراودات و آزادی کودک افزوده میشود. لذا کودک را پیش از ورود به دبستان، به منظور کسب و توسعه سازگاری اجتماعی به کودکستانها بفرستید.
- با توجه به کوچک بودن محیط خانواده و محدودیتهای آموزشی و پرورشی و از طرفی گستردگی برنامههای آموزشی و پرورشی در مراکز پیشدبستانی لازم است که والدین در جهت تقویت و رشد شخصیتی و مستحکم نمودن پایه آموزشی فرزند خود در امر آموزش و پرورش تلاش نمایند.
- اغلب بدخلقیها، لجاجتها، عصبانیتها و پرخاشگریهای نوجوانان تظاهر معناداری از محرومیتها، محدودیتها، فشارها و تنبیه گریهای اعمال شده نسبت به ایشان در دوران کودکی است. به همین دلیل شناخت ویژگیها و نیازهای اساسی کودکان پیشدبستانی و تلاش مستمر برای حسن تامین آنها با مهربانی، صمیمیت، خوشرویی و صبوری از برجستهترین اصول در تدوین برنامههای پرورشی کودکان پیشدبستانی است. زیرا کودک کنجکاو در این دوره اشتیاق فراوان و ذهن آمادهای با بالاترین ظرفیت برای یادگیری دارد. بنابراین، چنانچه ویژگیهای کودک را به خوبی بشناسیم، فرصتهای زیادی برای فراهم آوردن تعاملی خلاق و پویا با او در جهت یادگیری خواهیم یافت.
- با در نظر گرفتن مهمترین ویژگیهای روان شناختی کودکان پیشدبستانی و نیازهای اساسی آنان و با توجه به اهمیت نقش حیاتی مربی در این دوره، شایسته آن است که در تدوین اهداف پرورشی و شکوفاسازی توانمندیهای بالقوه این کودکان، ضمن بهرهمندی از وجود مربیانی آشنا به مبانی روان شناختی تعلیم و تربیت، عارف به ویژگیهای فطری و طبیعی کودکان، برخوردار از صبوری و خوشرویی، محبت و مهربانی، صمیمیت و خوش زبانی، بصیرت و آیندهنگری و تعهد و تقواپیشگی بیشترین ارزش برای پرورش و هدایت حس کنجکاوی و تقویت مهارتها، استعدادها و توانمندیهای بالقوه کودکان در جهت توسعه رفتارهای کنجکاوانه، هوشمندانه و عاقلانه آنان قائل شد.
- در نظر گرفتن مواردی مثل: بازی الگوبرداری و همانندسازی و علاقه کودکان به شادی و شعر و کلام آهنگین در برنامه ریزی آموزشی در مقطع پیشدبستان، از اهمیت اساسی برخوردار است و بدون آن نمیتوان به موفقیت رسید.
- بهترین فرصت برای شناخت و درک سوالات کودک و جهت دادن به توانایی و تفکر خلاق او در کاربرد روش علمی و بنیان نهادن بینش علمی، مشاهده دقیق او در طی فعالیتهای روزانه است.
- بهتر است آموزش را براساس فعالیتهای خودجوش کودک و سوالات برگرفته از آن آغاز کنیم و آموزشهای بعدی رابربنیانی قوی و استوار بنا کنیم.
- محتوا و برنامههایی برای آموزش کودکان پیشدبستانی از طریق متخصصان یا با مشارکت متخصصان، ارائه دهیم.
- با اطلاع رسانی گسترده و جامع از طرق مختلف، والدین را به اهمیت و اساسی بودن دوره پیشدبستانی آگاه کنیم.
- آموزش و پرورش با برنامه ریزی دقیق باید دوره پیشدبستانی را رایگان و جزء دوره دبستانی وگذراندن آن را ضرورتی برای ورود به پایه اول ابتدایی طراحی کند.
- درروشهای تربیت دینی کودکان پیشدبستانی، با توجه به این که موفقیت چندانی در این زمینه حاصل نکردهایم، تجدید نظر گردد.
منابع
1.عليپور مشكاني،مهران-آيين تدريس و روش كلاسداري_1381
2.رابرت بيلر_ترجمه پروين كديور_كاربرد روانشناسي در آموزش_1381
3.جمعي از مولفان_روانشناسي رشد_1383
4.ونيتا كول_ترجمه فرخنده مفيدي _برنامه اموزش و پرورش در دوره پيش از دبستان_1384
5.شكوهي ،غلامحسين_تعليم وتربيت ومراحل آن_1374
6.سيف،علي اكبر_روانشناسي پرورشي_1383 روش: مطالعه کتابخانه ای واستفاده از سایت های اینترنتی
<-PollName->
<-PollItems->
نظرات شما عزیزان:
[+] نوشته
شده توسط حمیدرضا عباس زاده عضو سازمان نظام روان شناسی و مشاوره کشور در شنبه 8 تير 1392برچسب:,